نام فایل:خلاصه کتاب روانشناسی شناختی دکتر حسین زارع و دکتر علی اکبر شریفی
فرمت فایل:pdf باکیفیت بالا
تعداد صفحات فایل:63 صفحه
دانشجویان و کاربران گرامی محتوای فایل خلاصه کتاب روانشناسی شناختی اثر دکتر حسین زارع و دکتر علی اکبر شریفی کاملترین جزوه حال حاضر در فرمت فایل pdf با کیفیت عالی
تهیه و تدوین گردیده است.
قسمتی از
فایل:
فصل اول: مقدمهای بر روانشناسی شناختی
درک علمی ذهن انسان، یکی از بزرگترین چالشهای فکری دورههای مختلف و عصر حاضر است.
حیات انسان و جامعه، وابسته به کارکردهای مغزی اوست.
علومی همچون روانشناسی شناختی، عصبشناسی، فلسفه ذهن، زبانشناسی، انسانشناسی، علوم رایانه و هوش
مصنوعی به ماهیت فعالیتهای ذهنی مانند تفکر، طبقهبندی و فرآیندهایی که انجام این فعالیتها را ممکن میکند،
میپردازد.
روانشناسی شناختی:
✓ روانشناسی شناختی، روانشناسی بررسی فرآیندهای ذهنی معرفی شده است.
✓ روانشناسی شناختی، شاخهای از روانشناسی است که به بررسی علمی فرآیندهای ذهنی از قبیل توجه، تمرکز، ادراک،
حافظه، بازشناسی، تصویرسازی ذهنی، هوش مصنوعی، آفرینندگی، حل مسئله، تصمیمگیری، تفکر و زبان میپردازد.
✓ اینکه ذهن چگونه اطالعات دریافتی از حواس گوناگون را درک کرده یا حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه
ساختاری دارد، از موضوعات مو رد بررسی در روانشناسی شناختی بوده که با روش پژوهش علمی و بررسی موارد قابل
مشاهده دنبال میشود.
✓ تمرکز اصلی روانشناسی شناختی بر بررسی شناخت است.
✓ آیزیک و کین، شناخت را به دو حوزه شناخت پایه و شناخت عالی )تفکر( تقسیم میکنند.
✓ به نحوه پردازش اطالعات و دستکاری شدن اطالعات در جریان بیاد آوردن، تفکر و دانستن، شناخت میگویند.
تاریخچه روانشناسی شناختی:
✓ در نوشتههای فیلسوفان یونانی نظیر افالطون و ارسطو، به فرآیندهای شناختی اشاره شده است.
✓ با پایهگذاری دو مکتب ساختارگرایی و کارکردگرایی که به مطالعه ذهن میپرداختند، اولین جرقههای شکلگیری
روانشناسی شناختی زده شد.
✓ از زمان تاسیس روانشناسی بعنوان یک علم توسط وونت در سال 1879 و در واقع تاسیس مکتب ساختارگرایی توسط
وی و توسعه آن توسط ادوارد تیچنر، بر مطالعه ذهن و هوشیاری تاکید شد.
✓ وونت و تیچنر بدلیل تاکید بر فرآیندهای ذهنی، جزء اولین پیشروان روانشناسی شناختی محسوب میشوند.
✓ ساختگرایان با استفاده از روش دروننگری، تالش میکردند ساختار ذهن و ادراکات آن را با تجزیه به اجزای تشکیل-
دهنده آن بررسی کنند.
✓ کارکردگرایان معتقد بودند روانشناسان باید بر فرآیند اندیشه تمرکز کنند نه بر محتوا و ساختار ذهن.
✓ هر دو مکتب فوق با مفهوم هوشیاری سروکار داشتند ولی ساختگرایان، عناصر هوشیاری و کارکردگرایان، کارکردهای
آن را مطالعه میکردند.
✓ با ظهور رفتارگرایی در اوایل قرن بیستم، دروننگری از مد افتاده و از سوی رفتارگرایان، منسوخ اعالم شد.
✓ جان واتسون در سال 1913 نوشت که روانشناسی باید هرگونه اشاره به هوشیاری را کنار بگذارد.
✓ بین سالهای دهه 1950 تا 1970 ،موج رفتارگرایی تغییر جهت داده و تمرکز بر روی موضوعاتی شناختی مانند توجه،
حافظه و حل مسئله قرار گرفت که به این دوره، انقالب شناختی میگویند
3
✓ در دوره انقالب شناختی بود که پژوهشهای قابل مالحظهای در زمینه مدلهای پردازش و روشهای پژوهش شناختی
صورت گرفت و برای نخستین بار، عبارت روانشناسی شناختی بکار برده شد.
✓ جرقههای انقالب شناختی در سالهای دهه 1930 زده شد.
✓ گاتری، روانشناس رفتارگرا اظهار داشت که روانشناسی باید محرک را بصورت امور ادراکی یا شناختی توصیف کند.
✓ تولمن با ارائه نظریه شرطیسازی انتظاری و رفتارگرایی هدفمند، اهمیت متغیرهای شناختی را زنده کرد.
✓ روانشناسی گشتالت با تاکید بر سازمان، ساخت، روابط، نقش فعال آزمودنی و نقش مهمی که ادراک در یادگیری و
حافظه ایفا میکند، به شکلگیری جنبش شناختی کمک کرده است.
✓ جرج میلر و اولریک نیسر، خدمات زیادی به رشد روانشناسی شناختی کردهاند.
✓ میلر به همراه جروم برونر، یک مرکز پژوهشی در هاروارد برای مطالعه ذهن انسان تاسیس کرد.
✓ میلر و برونر، مرکز مطالعات خود را مرکز مطالعات شناختی نام گذاری کردند.
✓ میلر با ارائه مقالهای به نام "عدد جادویی هفت، بعالوه یا منهای دو، برخی محدودیتهای ظرفیت پردازش"، نوام
چامسکی با ارائه نظریه خود در مورد زبان و نیوئل و سایمون با ارائه مدل عمومی حل مسئله، از جمله پیشگامان
روانشناسی شناختی جدید محسوب میشوند.
✓ اولریک نیسر در سال 1967 ،کتاب روانشناسی شناختی خود را منتشر کرد که سهم عمدهای در رشد و تحکیم
روانشناسی شناختی داشته و لقب پدر روانشناسی شناختی را به خود اختصاص داد.